متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن,: منبع gharaati.ir

متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن,: منبع gharaati.ir

ارزش دانش و آداب دانش‌اندوزی (2) 27/12/94

ارزش دانش و آداب دانش‌اندوزی(2)
تاریخ پخش: 27/12/94
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
خوب آخرین شب جمعه‌ی سال 94 عزیزان پای تلویزیون هستند. پیشاپیش عید نوروز را به شما تبریک می‌گویم. بحث ما در آستانه‌ی تعطیلات عید، جلسه‌ی قبل راجع به معلم و شاگرد و تعطیلات و استفاده از وقت و این‌ها بود،‌ امروز هم دنبال آن‌ها را می‌گیریم. ده‌ها تذکر نوشته‌ام. دو موردش را در جلسه قبل گفتم. یک حدیث داریم که هم استاد باید اهل باشد، هر استادی نه!‌ هر شاگردی هم نه! یعنی گزینش باید باشد. روایت می‌گوید: «اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِه» اگر درسی را یاد می‌گیرید، از استادی که لایق است یاد بگیرید. «وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِه‏» (مجموعة ورام، جلد2، ص176) استاد هم اگر حرف می‌زند، حرفش را برای شاگردی بزند که این شاگرد ظرفیت و لیاقت داشته باشد. راجع به این صحبت کردیم که در آموزش خجالت ممنوع است. گفتیم علمی ارزش دارد که به دیگران بگوییم. علمی که فقط پژوهش و تحقیق و بایگانی باشد که یک مدرکی بگیریم، ارزش ندارد. در اسلام فارغ التحصیل نداریم. هر ظرفی پر می‌شود ولی هیچ وقت ظرف علم پر نمی‌شود. این‌ها حرف‌های گذشته بود. اما جلسه‌ی امروز. با یک صلوات سراغ حرف نو می‌رویم.  ادامه مطلب ...

آسان‌گیری در ازدواج و زندگی

آسان‌گیری در ازدواج و زندگی

تاریخ پخش: 18/02/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

در خدمت عروس و دامادهای دانشجو هستیم. این ازدواج دانشجویی یک خوبی دارد، که ازدواج است. یک بدی دارد که چرا از دانشجویی شروع شد. ازدواج دبیرستانی باید باشد. ازدواج سنش در دبیرستان است، نه در دانشگاه! دانشگاه دیر است. سال اولش هم دیر است. منتهی ما چون یک آداب و رسومی را تراشیدیم در آن گیر کردیم، مثل بت پرست‌ها شدیم. بت‌پرست‌ها با دست خودشان مجسمه می‌تراشیدند و بعد مقابل آن گریه می‌کردند. گفتند: «قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ» (صافات/95) با دست خودت تراشیدی و حالا گریه می‌کنی؟ ما هم با دست خودمان آداب و رسومی را به ازدواج آسان گره زدیم، بعد در آن ماندیم. الآن این قیدهایی که در جامعه ما است، بسیاری‌اش را ندارد. ازدواج خیلی آسان است.

اصل ازدواج که می‌گویم باید زود باشد، برای این است که می‌خواهد مدرکش را بگیرد. مدرک به ازدواج چه کار دارد؟ اگر یک کسی تشنه است، می‌گوید: آب می‌خواهم. می‌گویم: آب می‌خواهی؟ انشاءالله بعد از لیسانس به تو آب می‌دهم! این حرف منطقی است؟ تشنه است آب می‌خواهد. لذا سن ازدواج بالا رفته و کار بسیار بدی شده است. دخترهای سن بالا، پسران سن بالا، شما الآن هر کدام باید سه، چهار تا بچه داشته باشید. دیر شده است.

1- قدرت ازدواج در اسلام

ازدواج مقدس است. اسلام می‌گوید: به حج که می‌روید، ولیمه بدهید. ازدواج هم پیش آمد، ولیمه بدهید. یعنی عمل ازدواج مثل مکه رفتن است. خیلی مهم است. پیغمبر فرمود: کسی از ازدواج بدش بیاید، مسلمان نیست. یک آیه در قرآن داریم، که هرکس دلالی کند، اجری دارد. آیه‌اش این است «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَة» (نساء/85) امام فرمود: بهترین دلالی‌ها، دلالی ازدواج است. انسان تا ازدواج نکرده، یک رکعتش، یک رکعت حساب می‌شود. همین که عقد بست، یک رکعتش هفتاد رکعت حساب می‌شود.

من یک سؤال برای جایگاه زن کنم. خداوند هستی را برای چه کسی آفرید؟ گل سر سبد هستی کیه؟ هستی برای بشر آفریده شده است. این قرآن است. می‌گوید: «خَلَقَ لَکُم‏» (بقره/29)، «سَخَّرَ لَکُم‏» (ابراهیم/32)، «مَتاعاً لَکُم‏» (مائده/96) این «لکم» یعنی هستی برای بشر است. هستی برای ما است. بشر برای چه آفریده شده است؟ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات/56) بشر برای این آفریده شده است که رنگ الهی بگیرد. عبادت یعنی رنگ الهی داشتن و کارها را رنگ الهی کند. هرکاری برای خدا باشد، عبادت است. تحصیل، نجاری، عبادت، جبهه، صنعت، عبادت است. هستی برای بشر آفریده شده است. بشر برای اینکه رنگ الهی به خود بگیرد، عبادت است. در عبادت‌ها، برجسته‌ترین عبادت نماز است. تا اینجا را من گفتم، باقی‌اش را شما بگویید. در نماز، کجای نماز از همه مهمتر است؟ سجده! در سجده می‌گوید دعای سجده این است. «و ارزق لی و لعیالی» خدایا خرجی خانم را بده بیاید. یکبار دیگر من بگویم، نصفش را من بگویم، نصفش را شما بگویید. هستی برای بشر است. بشر برای رنگ الهی و عبادت است. در عبادت‌ها برجسته‌ترین عبادت، نماز است. در نماز برجسته‌ترین منطقه‌اش، سجده است. در سجده می‌گوید: «وارزق لی و لعیالی» خرجی خانم را بده بیاید. ببین خدا خانم را کجا گذاشته است؟ توجه اسلام به همسر است.

قرآن راجع به ازدواج می‌گوید: ازدواج سومین نیاز بشر است. اولین نیاز بشر اکسیژن است. دو دقیقه نباشد، می‌میریم. دومین نیاز بشر، غذا و آب است. سومین نیاز بشر لباس است. قرآن می‌گوید: «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏» (بقره/187) شما برای همسرتان لباس هستید، همسر هم برای شما لباس است. یکی از آقایان پزشک یک شب منزل ما آمد، گفت: از این کلمه «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏» پنجاه نکته درآوردم. البته خوب بعضی‌هایش هم درست نبود. ولی ده، پانزده مورد حرف جدی در آن بود. همسر لباس است، یعنی چه؟ هوا داغ می‌شود، لباس نازک می‌شود. تا هوا سرد می‌شود، لباس کلفت می‌شود. یعنی چه؟ یعنی زن عصبانی است، مرد کوتاه ییاید، تا مرد عصبانی است، زن کوتاه بیاید. من عصبانی هستم، عصبانی هستی خانه نیا. چه کسی گفت: خانه بیا. برو هروقت خوش اخلاق شدی بیا. بابا حالا که او عصبانی است، بگو: خسته نباشی، مرهم بگذار و نمک نریز. زن عصبانی است، مرد آرام باشد. نگوید: تو یکی، من هم یکی! حالا گفتی، حالا بشنو! همین که دید هوا داغ است، لباس نازک می‌شود. هوا سرد است، لباس ضخیم می‌شود. عصبانی هستند، شما نرم باشید. «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏» هم ما باید لباس را حفظ کنیم، هم لباس ما را حفظ می‌کند. همسر هم باید همدیگر را حفظ کنند.
  ادامه مطلب ...