متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن,: منبع gharaati.ir

متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن,: منبع gharaati.ir

نماز، سدّی در برابر خطرات




 نماز، سدّی در برابر خطرات

تاریخ پخش: 21/12/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی که امروز دارم این است که چه خطراتی انسان را تهدید می‌کند و قوی‌ترین سدّ در برابر این خطرات چیست. موضوع بحث این است: خطراتی که انسان را تهدید می‌کند و سد در برابر این خطرات چیست؟ یک بحثی است صد در صد قرآنی و مورد نیاز همه بینندگان عزیز و شما که تشریف دارید.
1-  نماز، عامل آمرزش گناهان
نماز بزرگترین سد است. خطراتی که انسان را تهدید می‌کند. خطاهای گذشته... گاهی انسان یک کار خلافی کرده، غصه می‌خورد. چرا من کار خلاف کردم. بخشی از ناراحتی انسان برای گذشته‌هایی است که عمرش را تلف کرده، گناه کرده، از عمرش استفاده نکرده، قرآن درباره نماز یک آیه دارد می‌گوید: اگر نماز بخوانی آن خطاها از بین می‌رود. «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏» (هود/114) این آیه در آیه نماز آمده است. سخن از نماز است بعد از کلمه‌ی نماز می‌گوید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏». اگر خراب کردی زود مسجد برو. حدیث داریم آدمی که نماز می‌خواند مثل آدمی است که دستش را می‌شوید. هر میکروب و آلودگی هم به دست باشد، دستت را شستی تمام می‌شود. دوباره دستت کثیف می‌شود باز بشوی. اگر کسی روزی پنج بار در خانه‌اش یک نهر آبی باشد و یک لوله آبی باشد، دیگر کثافتی نیست.
2- ترک نماز، عامل گسترش منکرات
مسأله‌ی دوم مسأله‌ی شهوت است. 2- مسأله‌ی شهوت. شهوت هم برای انسان خطری است. قرآن می‌فرماید: اگر نماز را محکم بگیرید، حفظت می‌کند. قرآن راجع به شهوت می‌گوید: «أَضاعُوا الصَّلاةَ» نماز را ضایع می‌کنند، بعد می‌گوید: «وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ» کسانی سراغ شهوت می‌روند و عیاش می‌شوند و کم کم اهل بسیاری از گناه‌ها و فسادها می‌شوند که از نماز جدا می‌شوند. اول می‌گوید: «اضاعوا» مثل بچه، بچه اول دستش از دست پدر و مادرش جدا می‌شود. بعد می‌توانند این را بدزدند و ببرند.

یک کسی گفت: هواپیمای به این بزرگی را چطور می‌دزدند؟ گفت: تا روی زمین است و بزرگ است نمی‌شود دزدید. صبر می‌کنند در آسمان برود، کوچک که شد می‌دزدند. بچه اگر دستش در دست پدرش باشد، نمی‌شود دزدید. اگر دستش از دست پدرش جدا شد، می شود به آدم ماشین بزند، موتور بزند، می‌شود گروگان بگیرند و او را بدزدند. ولی به شرطی که، اول«أَضاعُوا الصَّلاةَ» شما را از خدا جدا کنند، از خدا که جدا شد، تو را می‌برند. پس خطر دوم شهوت است. رابطه شهوت با نماز چیست؟ می‌گوید: اگر نمازی شدی، احیاناً اگر یک وقتی هم یک گناهی از شما سر زد، دوباره برمی‌گردی. مثل آدمی که یک طناب دارد. اگر یک طناب دارد، احیاناً اگر موج دریا هم او را برد، وقتی طناب دستش است برمی‌گردد. اما اگر طناب بریده شد، دیگر موج می‌برد.



 
3- اقامه نماز، مانع سلطه شیطان
3- شیطان گفته: من از چهار طرف مردم را گمراه خواهم کرد. یمین می‌دانید یعنی چه؟ یمین یعنی راست، شمال یعنی چه؟ خلف یعنی چه؟ قرآن می‌گوید: «لَآتِیَنَّهُمْ» حتماً سراغ انسان می‌آیم. «مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ» از جلو، «وَ مِنْ خَلْفِهِمْ» از پشت، «وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ» از راست «وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ» (اعراف/17) شیطان گفته از چهار طرف می‌آیم. پس با این دشمن قهاری که قسم خورده من از چهار طرف می‌آیم، چه کنیم؟ خدا گفته غصه نخور. نماز دو طرف برای تو گذاشته است. یکی زمین و یکی آسمان! در آسمان، راه آسمان است. راه زمین هم سجده است. اگر شیطان از چهار در می‌آید، دو در بزرگ برای فرار گذاشته است. این هم مورد سوم. خطر سوم؛ هجوم از چهار طرف، نماز چه می‌کند؟ نماز راه باز از دو طرف است. چون شیطان گفته: از جلو، از عقب، از راست، از چپ! از بالا و پایین مانده است. راه سجده و راه معراج به خدا باز است. تماس با خدا، سجده بر او!
گاهی انسان ناراحت است که مردم حرف مفت می‌زنند. قرآن به پیغمبر می‌گوید: پیغمبر! «یَضیقُ صَدْرُک‏» (حجر/97) صدر یعنی چه؟ سینه! ضیق به معنی تنگ است. «یَضیقُ صَدْرُک‏» پیغمبر تو سینه‌ات در فشار است. یعنی بخاطر اینکه مردم زیاد چرت و پرت می‌گویند. به پیغمبر خیلی چرت و پرت می‌گفتند. شما نگاه نکنید حالا کاریکاتور می‌کشند. خدا قول داده است که «یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ» کاریکاتور کش‌ها و کسانی که نسبت به اسلام کاری می‌کنند، قرآن می‌گوید: مثل اینها مثل کسی است که می‌خواهد با فوت خورشید را خاموش کند. هروقت خورشید با فوت...
اگر دریا با پوز سگ نجس شد، پیغمبر هم با یک کاریکاتور معیوب می‌شود. اگر خورشید با فوت خاموش شد، نور اسلام هم با کاریکاتور خاموش می‌شود. آن دسته اولی که یک غلطی کردند، در دانمارک من بعد از آن غلط دانمارک رفتم. خانه امام جمعه رفتم که بعد از این کاریکاتور توهین به پیغمبر در دانمارک چه مسائلی پیش آمد؟ گفت به نفع پیغمبر شد. ما سالی چهار، پنج نفر بیشتر مسلمان نمی‌شدند. بعد از این کاریکاتور صد نفر مسلمان شدند. یعنی وقتی مردم «الانسان حریص علی ما منع» (شرح نهج‌البلاغه/ج21/ص174) اگر من هرچه سینه خودم را بگیرم، شما حساس تر می‌شوید. این ضیق چیست؟ وقتی به مردم گفتید: نه! مردم بیشتر حساس می‌شوند.
یکی از راه‌های تبلیغ... تبلیغ چند رقم راه دارد. یکوقت یک سیگاری بود به نام هما. سیگاری بود به نام اشنو. سیگارهای مختلفی بود. می‌خواستند از سیگار هما تبلیغ کنند، می‌گفتند: سیگار نکشید حتی هما! یعنی چه؟ یعنی هما بهترین سیگار است. درست است می‌گویند: نکشید، اما این نکشید یعنی بکشید. سیگار نکشید حتی هما، یعنی گاهی وقت‌ها... قرآن یک آیه دارد می‌گوید... از قرآن بخوانم. بعضی از کلمات قرآن همان کلمات فارسی است. عربی و فارسی خیلی در هم قاطی شده است. «وَ أَرادُوا بِهِ کَیْدا» (انبیاء/70) یعنی اراده‌ی اینها نقشه بود. «فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرین‏» اینها اراده کردند ابراهیم را بسوزانند ولی آتش گلستان شد.
شما یک عده جوان هستید، یک عده هم نوجوان هستید. یادتان نیست! چند چیز برای شما بگویم. شاه گفته بود: یک عکس خمینی اگر بود صاحبخانه و مغازه و هرجا یک عکس امام بود طرف را می‌بردند. یک عکس امام ممنوع بود در کل ایران! این تصمیم شاه بود. پشت سر شاه آمریکا و همه قدرت‌ها. این نقشه بود. هیچ مرجع تقلیدی در تاریخ به اندازه امام خمینی عکسش چاپ نشد. روی اسکناس هست، روی سکه‌ها هست. شاه گفت: یکی هم نه، خدا گفت: میلیاردی آره! وقتی زلیخا عاشق یوسف شد درها را بست هیچکس نفهمد. همه فهمیدند! برادرهای یوسف گفتند: یوسف را در چاه بیندازید، پوچ شود. نیست شود. وقتی امام حسین را کشتند. گفتند: بدنش زیر سم اسب برود، که له شود. بعد هم روی قبرش کشاورزی کنید. می‌خواستند امام حسین محو شود. امسال بیست میلیون پیاده زوار داشت. نمی‌شود با خدا کشتی گرفت. این نماز را بگیرید، همه مشکلات حل می‌شود. چون تنها راهی که در دسترس همه هست، همین نماز است. حج را عده‌ای می‌روند که پولدار هستند. روزه را عده‌ای که سالم هستند می‌گیرند. یک عده زکات را می‌دهند. آن چیزی که همه هر روز به آن نیاز داریم این است. راه بین خالق و مخلوق در نماز است.
4- ذکر خدا، عامل پایداری در برابر مشکلات
«یَضیقُ صَدْرُک‏» قرآن می‌گوید: گاهی ناراحتی از این است: 1- حرف مردم؛ آدم را ناراحت می‌کند. چه گفتند؟ چه گفتند؟ قرآن به پیغمبرش می‌گوید: «یَضیقُ صَدْرُک‏» صدر به معنی سینه است. ضیق به معنی تنگ است. سینه‌ات تنگ شده؟ «یَضیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُون‏» (حجر/97) تو بخاطر حرف مردم اذیت می‌شوی؟ «فَسَبِّح» سبحان الله بگو، بعد هم می‌‌گوید: «و اعبُدُ رَبَّک» (حجر/99) عبادت کن. یعنی وقتی مردم در فشار قرار گرفتند بگو: الله اکبر! یکی از نقش‌های نماز این است که به انسان سعه صدر می‌دهد، چرا؟ ببینید شما در زمین که هستید سر صد متر، کمتر و بیشتر دعوا است. اما اگر در هواپیما بالا رفتی، همین قطعه زمینی که سرش دعوا بود، می‌بینی اندازه یک عدس است. یعنی هرچه بالاتر می‌روی زمین کوچکتر می‌شود. هرچه ایمان ما به خدا بیشتر می‌شود، مشکلات آسان می‌شود. کره زمین اندازه‌ی یک پرتقال است. ما بالا بالا برویم کره زمین اندازه یک پرتقال می‌شود. عجب همه مردم سر یک پرتقال دعوا دارند. پایین می‌آییم تمام می‌شود. بالا می‌رویم چیزی نیست. شما در نماز پرواز می‌کنی. وقتی الحمدلله گفتی، حمد و ستاسش برای خداست. پس دیگر من چرا به شما بله قربان بگویم؟ مخلصم! قربانت بروم. چه شده؟ شما صبح به صبح می‌گویی: حمد برای خداست. ستایش برای اوست. او کیست؟ این از ترس پشه در پشه بند می‌رود. همه رئیس جمهورها جمع شوند، قرآن می‌گوید: «لَنْ یَخْلُقُوا ذُبابا» (حج/73) یک مگس نمی‌توانند خلق کنند. اگر یک مگس یک چیزی برداشت فرار کرد، همه رئیس جمهورهای کره زمین هم عقب آن بدوند، نمی‌توانند از آن بگیرند.
وقتی گفتید: ایاک نعبد! من بنده تو هستم. فقط بنده تو هستم. دیگر با پول امضا نمی‌کنی. آقا این پول را بگیر و امضا کن. من صبح به صبح می‌گویم، من فقط بنده او هستم. پول بگیرم امضا کنم یعنی بنده پول هستم. می‌ترسانی، یعنی بنده ترس هستم؟ پیغمبر هرجایی که «یضیق صدرک» پشت سر جمله‌ی سینه‌ات تنگ می‌شود از حرف مردم، می‌گوید: «واعبد» دیگر چه؟
گاهی انسان غصه می‌خورد که نکند در این تجارتخانه دنیا ببازد. قرآن می‌گوید: اگر می‌خواهی تجارت تو هیچوقت کساد نشود، با خدا معامله کن. آدمی که با خدا معامله کند جنسش سالم است. به هر بانکی بدهی، به هر تاجر و شرکتی بدهی، احتمال پایین و بالا شدن هست. اما وقتی انسان یک کاری را برای خدا کرد، دیگر ذخیره است. قرآن می‌گوید: «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُم‏» (بقره/223) یعنی برای آینده‌تان ذخیره کنید.
گوسفندی بود کشتند و گوشتش را تقسیم کردند. حضرت فرمود: تقسیم شد؟ گفتند: بله تمامش رفت. یک مقداری برای خودمان نگه داشتیم. حضرت فرمود: چرا اینطور می‌گویید تمامش رفت؟ بگویید: تمامش مانده است. گوسفندی که به فقرا دادیم، گوسفندی که گوشتش بین فقرا تقسیم شد، نگویید رفت. این برای قیامت می‌ماند. اینکه خودمان می‌خوریم می‌رود. آنچه خودمان می‌خوریم می‌رود. شما در عمرت چند بار می‌خندی؟ فرض کنید یک میلیون بار! تمام خنده‌ها را خوشت می‌آید و می‌خندی. هه هه هه! تمام شد رفت. مثل خاراندن. یک لحظه دستت می‌خارد و حال می‌آید. بعد از چند دقیقه نه اینجا چیزی است و نه اینجا. خنده و خاراندن لحظه‌ای است. اما اگر کسی کار خوبی کرد، بخاطر تشویق او خندیدی. آن خنده‌ای که کار خوب را تشویق می‌کنی، چون رنگ الهی دارد، می‌ماند. تخم مرغی که شما رنگ می‌کنی، با یک خرده تف پاک می‌شود. اما دم طاووسی را که خدا رنگ کرده، هرچه هم شلنگ بگیری رنگش نمی‌رود. چیزهای خدایی ماندگار است. الآن شاه عباس کو؟ تاج و تختش و همه چیزش روی هوا رفت. از شاه عباس یک چیز مانده و آن هم کاروانسرای شاه عباسی است. آن هم چون در جاده کربلا ساخته است. اگر در یک جاده دیگر می‌ساخت، محو می‌شد. شاه عباس یک کاری کرد در راه کربلا و مشهد برای زوارهای امام رضا و امام حسین(ع) کاروانسرا ساخت. کاروانسرا ماند، تاج و طلایش کو؟ فرشش کو؟ خانم‌هایش کجا هستند؟ دخترها و دامادهایش کجا هستند؟ عروس‌هایش کجا هستند؟ همه پرید. فقط یک چیزی مانده و آن است.
5- خوشبختی دنیا و آخرت در پرتو اقامه نماز
قرآن می‌گوید: «إِنَّ الَّذین‏» ترجمه‌اش را می‌فهمید. «الذین» یعنی کسانی که «إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ» تلاوت می‌کنند. «کِتابَ اللَّهِ» کسانی که کتاب خدا را تلاوت می‌کنند، «وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» نماز را به پا می‌دارند، آخر آیه می‌گوید: «تِجارَةً لَنْ تَبُور» (فاطر/29) این تجارت ورشکستگی ندارد. اگر می‌خواهید هیچوقت ورشکست نشوید، رابطه‌تان را با خدا تقویت کنید.
گاهی آدم می‌گوید: من بدبخت هستم یا خوشبخت؟ بالاخره ما در آینده بدبخت هستیم یا خوشبخت؟ دو تا خوشبخت در قرآن هست. یک خوشبختی که قرآن گفته، خوشبخت این است. یک خوشبختی که فرعون می‌گفت. خدا می‌گوید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون‏» (مؤمنون/1) مؤمن رستگار است چون دستش در دست خداست. حالا مؤمن را گفتم، نمازش، زکاتش، از لغو دوری می‌کند، یک رستگاری هم فرعون گفت. فرعون ساحران را دعوت کرد، گفت: با سحر و جادو آبروی موسی را بریزید، «وَ قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‏» (طه/64) هر ساحری با سحر و جادو بتواند آبروی موسی را بریزد، این رستگار است. یعنی رستگاری با نگاه فرعون آبروی پیغمبر را ریختن است. رستگاری در نگاه قرآن، وصل به خداست. وصل به خدا یک رستگاری است...
شما نگاه کنید امام وصل به خدا شد. محمدرضا شاه وصل به آمریکا شد. الآن سر قبر محمدرضا شاه یک گربه آروغ نمی‌زند. یک عطسه نمی‌کند. پشتیبان رضا شاه که بود؟ پشتیبان محمدرضا شاه که بود؟ امام هیچ چیز نداشت وصل به خدا شد. الهام بخش شد. ترسوها شجاع شدند. عامل وحدت بود. عامل اسلام بود. عامل رشد بود. عامل شجاعت بود. البته وقتی می‌گوییم: امام، یعنی خدای امام. از طریق امام و از طریق شهدا این کار را کرد. گاهی آدم می‌گوید: تنها هستم. یک نفر نیست با ما حرف بزند. پیرزن‌ها و پیرمردها هستند، بچه‌ها و عروس‌ها و دامادهایشان می‌روند، پارک می‌روند، سینما می‌روند، مسجد می‌روند، تفریح می‌روند، این پیرزن در خانه است. می‌گوید: هیچکس نیست با ما حرف بزند. قرآن می‌گوید: خودم با تو حرف می‌زنم. «فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم‏» (بقره/152) خدا می‌گوید: تو با من حرف بزن، من هم با تو حرف می‌زنم. تو یاد من باش...
6- آرامش واقعی، در سایه نماز و یاد خدا
گاهی انسان استرس و اضطراب دارد. چه می‌شود؟ چه می‌شود؟ قرآن می‌گوید: اضطراب داری؟ یک راه برای اضطراب شما هست. «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏» (رعد/28) خدا به شما آرامش می‌دهد. دلار آرامبخش نیست. خیلی‌ها دلار دارند باز هم استرس دارند. خیلی‌ها زور دارند، دلار دارند، پول دارند، اولاد دارند، قدرت دارند، سرمایه دارند، باز هم اضطراب دارند. ولی آدم‌هایی هستند هیچی ندارند، خدا را دارند. آنها آرامش دارند.
در وصیت نامه امام این جمله خیلی برجسته است. سر قبر امام هم این جمله را کاشی‌کاری کردند. وصیت نامه امام خیلی طولانی است. ولی این جمله را سر قبر امام نوشتند. من با دلی آرام و نفسی مطمئن... دارد در قبر می‌رود. وصیت‌نامه، می‌گوید: می‌خواهم بمیرم ولی آرامش دارم. امام در هواپیما نشست، دوازده بهمن از پاریس به ایران بیاید. قیافه‌اش هم تلویزیون نشان داد. با این قیافه نشسته بود. مصاحبه کردند که الآن چه احساسی دارید؟ بگویید.... هیچی! زمان بختیار است. بختیار دنباله رو شاه است. ممکن است این هواپیما را سرنگون کند. سرنگون کند، شهید می‌شویم و بهشت می‌رویم. رفتیم جمهوری اسلامی تشکیل می‌دهیم. من آرام هستم. من با دلی آرام... میلیون‌ها دل آن شب آرام نبود. اما دل خود امام آرام بود. این آرامش از کجاست؟ من با دلی آرام و قلبی مطمئن... «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏» نماز ذکر الله است. «اقم الصلاة لذکری»
دیگر چه؟ مردم مرا رها کردند. قرآن می‌گوید: اگر اهل نماز باشید، همه مسلمان‌ها با تو هستند. می‌فرماید: «فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ» (توبه/11) اگر این نا اهل‌ها توبه کنند و نماز را به پا دارند، بعد می‌‌گوید: «فاخوانکم» اینها همه اخوان هستند، برادر هستند. یعنی با نماز می‌شود وصل به جامعه شد. اگر نماز نمی‌خواند، حتی داریم اگر می‌خواهی با کسی رفیق شوی، چطوری رفیق انتخاب کنیم؟ رفیق خوب کیست؟ سه نشانه دارد. 1- اگر نماز خواند با او رفیق شو. چرا؟ چون اگر در برابر خدا تشکر کرد، تو هم رفیق او شوی و به او خدمت کنی، از تو هم تشکر می‌کند. اما اگر دیدی نعمت‌های خدا را می‌خورد و تشکر نمی‌کند، کسی که به خدا بی‌اعتنایی می‌کند، به شما بی‌اعتنایی خواهد کرد.
2- اگر احترام پدر و مادرش را گرفت، با او رفیق شو. اما کسی که خدمات پدر و مادر را فراموش می‌کند، هرچقدر هم خدمت کنی، آن کسی که خدمات پدر و مادر را فراموش می‌کند، خدمات تو را هم فراموش می‌کند.
3- اگر رفیق‌های قبلی را رها کرد، پیداست فردا تو را هم رها می‌کند. یک پسری که به یک دختر می‌گوید: دوستت دارم و پیشنهاد ازدواج می‌کند، این پسر ممکن است دیروز هم به یک دختر دیگر گفته باشد دوستت دارم. دختر خانم گول این را نخور. این آمده تو را صید کند. این امروز به تو می‌گوید: دوستت دارم. فردا هم به کس دیگر می‌گوید: دوستت دارم. گول نخور!
سه راه برای شناخت دوست است. با چه کسی دوست شویم؟ هرکس با خدا دوست است، تو هم با او دوست شو. چون کسی که قدر خدا را دارد قدر تو را هم خواهد داشت. 2- هرکس با پدر و مادرش احسان می‌کند، با او رفیق شو. چون کسی که از زحمات پدر و مادر قدردانی می‌کند، تو هم با او رفیق شوی، از زحمات تو هم قدردانی خواهد کرد. کسی که با رفقای قبلی‌اش وفادار است، با او رفیق شو. او به تو هم وفادار خواهد بود. اما کسی که به خدا بی‌وفاست، با پدر و مادر بی‌وفاست، با دوستان قبلی بی‌وفاست، به تو هم بی‌وفا خواهد بود. دیگر چه؟
7- نقش نماز در رزق مادی و دنیوی
گاهی انسان از فقر می‌ترسد. قرآن کلید فقر را نماز گذاشته است. می‌گوید: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها» (طه/132) به خانواده‌ات سفارش نماز کن. یکبار و دو بار هم گوش ندادند، باز تکرار کن. نگو دو بار گفتم دیگر به او نمی‌گویم. هزار بار بگو. بعد می‌گوید: «لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏» (طه/132) پشت سر اینکه می‌گوید: به بچه‌ات بگو: نماز بخوان. می‌گوید: «نحن نرزقک» کلمه «نحن» یعنی چه؟ «نرزقک» یعنی رزقت می‌دهیم. کلمه‌ی رزقت می‌دهیم پشت سر «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ» است. یعنی اگر بچه‌هایت نماز خوان شدند، گرفتار فقر نمی‌شوی. چرا می‌گویند: وقتی باران نمی‌آید نماز بخوان؟ این نماز چه اثری در ابرها دارد؟ نمی‌دانم چه اثری دارد. بچه‌ها می‌بینند راننده پشت فرمان نشست، تا استارت را زد از زیرش دود داد. بچه نمی‌داند که تو از جلو ماشین چنین کردی. چطور عقب ماشین دود می‌دهد؟ ولی مکانیک می‌فهمد.
شما وقتی بدنت گرفتار تب می‌شود، پایت را با آب سرد می‌شویند. اینها با هم رابطه دارد. ما یکسری از ارتباط‌ها را نمی‌فهمیم. به ما گفتند: کسی ایستاده ادرار کند، فشار قبر دارد. حالا ادرار ایستاده چه کار به قبر دارد؟ ما نمی‌دانیم. این برگ انار که اینقدر است در مزه انار اثر دارد. هنوز دنیا این را نفهمیده است. چرا برگ انار همین اینقدر... برگ انجیر چون آن رقمی است مزه انجیر آنطور است. برگ انگور چون آن شکلی است مزه انگور آنطور است. شکل برگ‌ها و مساحت برگ‌ها و رنگ برگ‌ها، وجود برگ‌ها در مزه اثر دارد و این رابطه بین برگ و مزه را هیچکس تا به حال نفهمیده است. این رابطه است و ما چیزی بلد نیستیم. قرآن می‌گوید: همه باسوادها یک ذره بیشتر سواد ندارید. آیه‌اش این است. «وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلا» (اسراء/85) یعنی همه شما با هم سوادتان قلیل است. قلیل یعنی کم. همه با هم یک ذره سواد دارید. مگر وقتی دکتر می‌رویم، دکتر می‌گوید: نصف این قرص را بخور. آن را تمام بخور. آن را دو تا بخور. این قبل از غذا، این بعد از غذا، یک قرص سبز است و یک قرص آبی است. یک قرص صورتی است. یکی بزرگ است، یکی لوزی است. یکی گرد است. ما نمی‌دانیم چیست. ولی بالاخره این دکتری که دوازده سال درس خوانده، می‌داند. ما هم هرچه دکتر بگوید گوش می‌دهیم. امام صادق هرچه گفت گوش می‌دهیم. مگر همه چیزی را می‌دانیم؟ نمی‌دانیم.
به شوفر می‌گویند: شما به ماشین باربری‌ات یک زنجیر آویزان کن، و این جلو خطر را می‌گیرد. ممکن است خود شوفر بگوید: زنجیر چه کار به ماشین من دارد؟ در هواپیما می‌نشینی می‌گویند: آقا موبایلتان را خاموش کنید. خوب این موبایل کوچک چه کار به هواپیمای به این بزرگی دارد؟ به دختر می‌گوید: فکلت را نشان نده. می‌گوید: این فکل ما چه کار به دین خدا دارد؟ نمی‌دانیم چه کار دارد ولی به ما گفتند: موبایلت را خاموش کن، در پرواز اثر دارد. به ما می‌گویند: ماشین را روشن کن، اگزوزش دود می‌دهد. همه چیزها را ما نمی‌دانیم. ما سوادمان خیلی کم است. ما هنوز بالای سرمان را نشناختیم. گاهی وقت‌ها تلویزیون می‌گوید: تازه یک کهکشان پیدا شد. اوه... هر کهکشانی چه کُراتی! معلوم می‌شود این دوربینی که تا حالا عکس گرفته، آن کهکشان در این دوربین نیامده است. بعداً در عکس دوم یک کهکشان پیدا شده است. یعنی چه؟ یعنی از روزی که این کهکشان خلق شده است، تاریخ فیلم... تا تاریخ فیلم اول یا دوم... [همه حضار پاسخ می‌دهند] یکبار دیگر می‌گویم توجه کنید...
تلویزیون اعلام می‌کند کهکشان کشف شد. خیلی خوب! معلوم می‌شود این کهکشان که کشف شده است، عکس این کهکشان تا فیلم اول در این عکس منعکس نشده بوده است. از زمانی که این کهکشان خلق شده تا تاریخ فیلم اول هنوز با سیر نور هم به این دوربین نرسیده بود. در تاریخ دوم این منعکس شده است. چرا خدا این کهکشان را خلق کرده است؟ از زمانی که این کهکشان خلق شده تا تاریخ فیلمبرداری اول یا دوم...؟ این کهکشان در دوربین اول نیست. در عکس دوم هست. معلوم می‌شود از زمانی که این کهکشان خلق شده تا فیلم اول هنوز نورش به این دوربین نرسیده است. فاصله ما چقدر است؟ نور خورشید در چند لحظه به ما می‌رسد؟ این کهکشان کجاست که هزارها سال گذشته، تازه بعد از هزارها سال خورشید با فاصله هشت دقیقه به ما نورش می‌رسد. این کهکشان کجا بوده است که تا فیلم اول یا دوم؟ تا فیلم اول این عکس به این دوربین نرسیده باشد. ما نمی‌دانیم... نماز ما در باران اثر دارد. در زمین اثر دارد. زلزله شد می‌گویند: نماز آیات بخوان. رابطه‌اش را نمی‌فهمیم.
به پای شما سوزن می‌زنند، برای اینکه دردسر تو خوب شود. پایین چه کار به بالا دارد؟ آمپول چه ترکیباتی دارد؟ نمی‌دانیم. خدا می‌داند چشم ما از پی است. پی اگر در آب و نمک نباشد، خراب می‌شود. اشک ما را شور قرار داده است. این را خالق هستی گفته است. نماز در زندگی مادی شما هم اثر دارد.
تقریباً یک پنجم حرف‌هایم را زدم. بحث من تمام شد. موضوع این است اگر ما مسأله‌ی نماز را جدی بگیریم، بسیاری از آفات و مشکلات از ما دور می‌شود، به شرط اینکه نماز، نماز باشد. سر گذاشتن به زمین نماز نیست. این پوست نماز است. مثل انگور پلاستیکی که شوفرهای تاکسی کنار آینه آویزان می‌کنند. این انگور نیست. این مثل آب‌ نما و ماکت است. اگر نماز ما واقعی باشد، همه حال مشکلات را خدا در نماز جاسازی کرده است.
خدایا هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی به ایمان و عقل و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت ما بیفزا. ما را از مقیمین نماز قرار بده.

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»




نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.