متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن,: منبع gharaati.ir

متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن,: منبع gharaati.ir

نقش ولایت فقیه در نظام اجتماعی

 نقش ولایت فقیه در نظام اجتماعی

تاریخ پخش: 15/03/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بیننده‌ها پای تلویزیون بحث را پانزده خرداد سال 93 می‌‌بینند. 15  خرداد آغاز انقلاب امام بود. تقریباً اولین خون گروهی که ریخته شد و شهدای جمعی که داده شد، 15 خرداد بود. آن هم توسط  مردم ورامین و پیشوا و باقرآباد اتفاق افتاد.

امروز بحثی که دارم این است که اگر یک استاد دانشگاه، یک معلم، مربی، دانشجو، دبیرستانی، یک کسی می‌خواهد بداند ریشه‌ِ این ولایت فقیه چیست؟ هم علمی است، هم خیلی روان است. 25 سؤال را نوشتم. این ولایت فقیه در این سؤالها روشن می‌شود. پس موضوع بحثمان این باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم، به مناسبت 15 خرداد 93، که 14 خرداد هم رحلت حضرت امام(ره) بود. 15 خرداد هم برای امام بود. 14 خرداد هم برای خود امام است. آن هم برای انقلاب امام است. مسأله ولایت فقیه است. ولایت به معنی حکومت است. والی یعنی حاکم شهر! متولی مدرسه یعنی حکومت مدرسه دست اوست. والی، ولایت! این ولایت فقیه چیست؟

1- مقایسه ولایت فقیه با ولایت دیگر حاکمان 

این یک امتیازی است که ما داریم، که دنیا ولایت جنایتکار را پذیرفته است. خوش به حال ما که ولایت فقیه را پذیرفتیم. چون در دنیا قانونی به نام حق وتو است. حق وتو یعنی پنج کشور جنایتکار بتوانند رأی همه‌ی کشورهای دنیا را لغو کنند. همه کشورها گفتند: الف، پنج کشور هم می‌گویند: «ب». این یعنی چه؟ یعنی ما پنج نفر بر کره زمین ولایت داریم. این را دنیا با کمال تأسف پذیرفته است. زنده باد اسلام که می‌گوید: هیچکس بر هیچکس ولایت ندارد جز خدا، پیغمبر، امام معصوم، دستت به امام معصوم نمی‌رسد، مجتهد جامع الشرایط، که ولایت فقیه است. رو سفیدترین آدم‌های کره زمین ایرانیان و شیعیان هستند که می‌گوند: دست انسان باید در دست امام معصوم یا مجتهد عادل باشد. ما دست در دست هرکس و ناکسی نمی‌گذاریم. ولایت فقیه مثل کاشی است، کاشی که گذاشتی اگر پشت آن دوغ آب و سیمان ریختی، محکم می‌شود، وگرنه می‌‌افتد. این چیزی که ولایت فقیه و حکومت فقیه را تثبیت کرد، آغازش 15 خرداد بود.
  ادامه مطلب ...

نگاهی به آیات حقوقی قرآن کریم (2)

نگاهی به آیات حقوقی قرآن کریم (2)

تاریخ پخش:  08/03/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

 در دانشگاه تهران خدمت اساتید و دانشجویان رشته‌ی حقوق و سیاست هستیم. بنده هم نه حقوقدان هستم، نه سیاسی. ولی در دو رشته هم کتاب دارم، هم تحقیق. گفتیم در یک بحث تلویزیونی چند تا از آیات را بگوییم که یک جلسه گفتیم و این جلسه هم ادامه بدهیم.

کلمه‌ی «اقامه» در قرآن به چهار چیز گفته شده است. یکی عدالت است. «أَقیمُوا الدِّین‏» (شوری/13) کل دین را به پا داریم.  «أَقیمُوا الصَّلاة» (بقره/43) آیه‌ی قرآن است. «وَ أَقیمُوا الْوَزْن‏» (الرحمن/9) یعنی عدالت. یعنی کلمه‌ای که خدا برای کل دین و برای نماز گفته، همان کلمه را برای قوه‌ی قضاییه گفته است. «وَ أَقیمُوا الْوَزْن‏»، «أَقیمُوا الشَّهادَة لِلَّه‏» (طلاق/2) این پیداست که باید اقامه کرد. اقامه یعنی همت می‌خواهد، عنایت می‌خواهد. عدالت!

1- رعایت عدالت حتی میان حیوانات

من یک چیزی بگویم. برای همه‌ی دانشکده‌ی حقوقی‌ها نو است. نهج‌البلاغه سه قسمت است. قسمت اولش خطبه است. خطبه غیر از خطاب است. نمی‌گویند: خطاب های جمعه! می‌گویند: خطبه‌ی جمعه.خطبه یعنی گفتن حقایق. ولو ممکن است فعلاً مخاطبین نفهمند، بعداً می‌فهمند. خطبه یعنی حقایق را بگو. چه امروز فهمیدند و چه بعداً می‌فهمند. خطبه‌ها!

وسطش نامه‌ها است. به استاندارها و فرماندارها حضرت امیر نوشته چطور حکومت‌داری کنید. آخرش هم کلمات نصیحت، حکمت. خطبه‌ها، نامه‌ها، حکمت‌ها، در این وسط 77 نامه است. البته نهج‌البلاغه این که شما می‌بینید، هفت برابر این است. این نهج‌البلاغه‌ی موجود یک هفتم سخنان امیرالمؤمنین است. کتاب‌هایی نوشتند به نام «مستدرک نهج‌البلاغه» هفت جلد است. مستدرک یعنی کلماتی که سید رضی به آن نرسیده است. 77 نامه، نامه‌ی 25 به مسؤول زکات می‌گوید: تو برو زکات بگیر. در این نامه واقعاً غوغا کرده است. آدم بهت زده می‌شود.
  ادامه مطلب ...

نگاهی به آیات حقوقی قرآن کریم

نگاهی به آیات حقوقی قرآن کریم


تاریخ پخش:  01/03/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

 در دانشکده‌ی حقوق هستیم. خدمت اساتید و دانشجویان حقوق. حدود دو هزار و هفتصد نکته‌ی حقوقی ما از قرآن درآوردیم. کتابی نوشته شده به نام سیمای حقوق در قرآن. این کتاب چون 500، 600 صفحه است چکیده‌اش را اساتید آوردند و یک کتاب درسی در دانشکده قرار دادند. یعنی تفسیر قرآن با نگاه حقوقی و من دیشب فقط آیین دادرسی‌اش را در یادداشت‌هایم دیدم که نکاتی را خدمت شما بگویم. آیین دادرسی در قرآن.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏»، موضوع: آیین دادرسی. 1- بررسی ادعا. این یک چیز عقلی است. آیه‌اش چیست؟ آیه‌اش می‌گوید: «فَامْتَحِنُوهُنَّ» (ممتحنه/10) اگر مسلمان‌ها به مدینه هجرت کردند، بعد هم خانم‌ها آمدند. برای اینکه ممکن است بعضی از این خانم‌ها، عامل نفوذی باشند یا هر مردی که عامل نفوذی هست می‌گوید: «فَامْتَحِنُوهُنَّ». امتحان کن که این مؤمن هست یا نه؟ یعنی این راست می‌گوید یا دروغ؟ یعنی این باید روشن شود.

1- دوری از سوءظن در امر قضاوت

2- در آیین دادرسی نباید قاضی از اول سوء ظن داشته باشد. نداشتن سوء ظن. این هم یک اصل است. البته کسی پای تلویزیون نگوید چون این بحث بنا است در تلویزیون پخش شود، کسی نگوید: خوب این مربوط به ما نیست، بلند شویم برویم. هرکس هر حرفی بزند، باید بررسی شود. حتی اجازه‌ی بررسی را قرآن به کفار هم می‌دهد.

یک آیه داریم که اگر کافر هستی، به مسلمان ها بگو: آقا من می‌خواهم درباره‌ی دین شما تحقیق کنم. «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ» اگر یکی از مشرکین، «اسْتَجارَکَ» از تو مهلت خواست، «حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ» (توبه/6) حرف خدا را بشنود، «فَأَجِرْه‏» به او مهلت بده. یعنی اجازه‌ی تحقیق.
  ادامه مطلب ...

آسان‌گیری در ازدواج و زندگی

آسان‌گیری در ازدواج و زندگی

تاریخ پخش: 18/02/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

در خدمت عروس و دامادهای دانشجو هستیم. این ازدواج دانشجویی یک خوبی دارد، که ازدواج است. یک بدی دارد که چرا از دانشجویی شروع شد. ازدواج دبیرستانی باید باشد. ازدواج سنش در دبیرستان است، نه در دانشگاه! دانشگاه دیر است. سال اولش هم دیر است. منتهی ما چون یک آداب و رسومی را تراشیدیم در آن گیر کردیم، مثل بت پرست‌ها شدیم. بت‌پرست‌ها با دست خودشان مجسمه می‌تراشیدند و بعد مقابل آن گریه می‌کردند. گفتند: «قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ» (صافات/95) با دست خودت تراشیدی و حالا گریه می‌کنی؟ ما هم با دست خودمان آداب و رسومی را به ازدواج آسان گره زدیم، بعد در آن ماندیم. الآن این قیدهایی که در جامعه ما است، بسیاری‌اش را ندارد. ازدواج خیلی آسان است.

اصل ازدواج که می‌گویم باید زود باشد، برای این است که می‌خواهد مدرکش را بگیرد. مدرک به ازدواج چه کار دارد؟ اگر یک کسی تشنه است، می‌گوید: آب می‌خواهم. می‌گویم: آب می‌خواهی؟ انشاءالله بعد از لیسانس به تو آب می‌دهم! این حرف منطقی است؟ تشنه است آب می‌خواهد. لذا سن ازدواج بالا رفته و کار بسیار بدی شده است. دخترهای سن بالا، پسران سن بالا، شما الآن هر کدام باید سه، چهار تا بچه داشته باشید. دیر شده است.

1- قدرت ازدواج در اسلام

ازدواج مقدس است. اسلام می‌گوید: به حج که می‌روید، ولیمه بدهید. ازدواج هم پیش آمد، ولیمه بدهید. یعنی عمل ازدواج مثل مکه رفتن است. خیلی مهم است. پیغمبر فرمود: کسی از ازدواج بدش بیاید، مسلمان نیست. یک آیه در قرآن داریم، که هرکس دلالی کند، اجری دارد. آیه‌اش این است «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَة» (نساء/85) امام فرمود: بهترین دلالی‌ها، دلالی ازدواج است. انسان تا ازدواج نکرده، یک رکعتش، یک رکعت حساب می‌شود. همین که عقد بست، یک رکعتش هفتاد رکعت حساب می‌شود.

من یک سؤال برای جایگاه زن کنم. خداوند هستی را برای چه کسی آفرید؟ گل سر سبد هستی کیه؟ هستی برای بشر آفریده شده است. این قرآن است. می‌گوید: «خَلَقَ لَکُم‏» (بقره/29)، «سَخَّرَ لَکُم‏» (ابراهیم/32)، «مَتاعاً لَکُم‏» (مائده/96) این «لکم» یعنی هستی برای بشر است. هستی برای ما است. بشر برای چه آفریده شده است؟ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات/56) بشر برای این آفریده شده است که رنگ الهی بگیرد. عبادت یعنی رنگ الهی داشتن و کارها را رنگ الهی کند. هرکاری برای خدا باشد، عبادت است. تحصیل، نجاری، عبادت، جبهه، صنعت، عبادت است. هستی برای بشر آفریده شده است. بشر برای اینکه رنگ الهی به خود بگیرد، عبادت است. در عبادت‌ها، برجسته‌ترین عبادت نماز است. تا اینجا را من گفتم، باقی‌اش را شما بگویید. در نماز، کجای نماز از همه مهمتر است؟ سجده! در سجده می‌گوید دعای سجده این است. «و ارزق لی و لعیالی» خدایا خرجی خانم را بده بیاید. یکبار دیگر من بگویم، نصفش را من بگویم، نصفش را شما بگویید. هستی برای بشر است. بشر برای رنگ الهی و عبادت است. در عبادت‌ها برجسته‌ترین عبادت، نماز است. در نماز برجسته‌ترین منطقه‌اش، سجده است. در سجده می‌گوید: «وارزق لی و لعیالی» خرجی خانم را بده بیاید. ببین خدا خانم را کجا گذاشته است؟ توجه اسلام به همسر است.

قرآن راجع به ازدواج می‌گوید: ازدواج سومین نیاز بشر است. اولین نیاز بشر اکسیژن است. دو دقیقه نباشد، می‌میریم. دومین نیاز بشر، غذا و آب است. سومین نیاز بشر لباس است. قرآن می‌گوید: «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏» (بقره/187) شما برای همسرتان لباس هستید، همسر هم برای شما لباس است. یکی از آقایان پزشک یک شب منزل ما آمد، گفت: از این کلمه «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏» پنجاه نکته درآوردم. البته خوب بعضی‌هایش هم درست نبود. ولی ده، پانزده مورد حرف جدی در آن بود. همسر لباس است، یعنی چه؟ هوا داغ می‌شود، لباس نازک می‌شود. تا هوا سرد می‌شود، لباس کلفت می‌شود. یعنی چه؟ یعنی زن عصبانی است، مرد کوتاه ییاید، تا مرد عصبانی است، زن کوتاه بیاید. من عصبانی هستم، عصبانی هستی خانه نیا. چه کسی گفت: خانه بیا. برو هروقت خوش اخلاق شدی بیا. بابا حالا که او عصبانی است، بگو: خسته نباشی، مرهم بگذار و نمک نریز. زن عصبانی است، مرد آرام باشد. نگوید: تو یکی، من هم یکی! حالا گفتی، حالا بشنو! همین که دید هوا داغ است، لباس نازک می‌شود. هوا سرد است، لباس ضخیم می‌شود. عصبانی هستند، شما نرم باشید. «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏» هم ما باید لباس را حفظ کنیم، هم لباس ما را حفظ می‌کند. همسر هم باید همدیگر را حفظ کنند.
  ادامه مطلب ...

امام باقر(علیه‌السلام)، احیاگر قرآن و سنّت

امام باقر(ع)، احیاگر قرآن و سنّت

تاریخ پخش: 11/02/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بینندگان عزیز زمانی بحث را می‌بینند که سه، چهار مناسبت است. مهم‌ترین آن تولد امام باقر(ع) است. بعد از آن روز معلم، روز کارگر و شهادت مطهری است.

ماه رجب که بحث را می‌بینید، بستری برای ماه شعبان است. ماه شعبان بستری برای ماه رمضان است. یعنی مثل هواپیما در فرودگاه یک باندی است، که این باند بستری است برای اینکه این موتور گرم شود و حرکت کند. رجب مقدمه است به خصوص شب جمعه اول ماه رجب، «لیلة الرغائب» است که ویژگی‌های خاصی دارد. خدایا تمام خیرات و برکات رجب، شعبان و رمضان را نصیب همه‌ی ما بفرما.

1- سلام پیامبر اکرم(ص)، به امام باقر(ع)

امام باقر(ع) کسی بود که پیغمبر به جابربن عبدالله انصاری گفت: زمانی که من نیستم، امیرالمؤمنین هم نیست، امام حسن هم نیست، امام حسین هم نیست، تو اینقدر عمر می‌کنی، که امام باقر هم می‌بینی. سلام مرا به امام باقر برسان. به مناسبت روز کارگر، بیل دست گرفته بود، اطراف مدینه کار می‌کرد. یک نفر گفت: ببین چقدر پسر پیغمبر برای دنیا حرص می‌زند. با این بدن در هوای داغ مدینه بیل دست گرفته و کشاورزی می‌کند. گفت: بروم او را نصیحت کنم. رفت گفت: آقا، الآن اگر عزرائیل بیاید، تو در چه حالی هستی؟ گفت: در بهترین حال هستم. کار عبادت است. بیل دست من است، بهترین حالت را دارم.         
  ادامه مطلب ...