متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن,: منبع gharaati.ir

متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن,: منبع gharaati.ir

مشورت در اسلام مورخ 03/10/94

مشورت در اسلام
تاریخ پخش: 03/10/94
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
دیروز و پریروز به من خبر دادند که مخاطبین این جلسه افرادی هستند که در مشاور املاک هستند و دانشجوها هم در این رشته هستند. حالا همه‌ی مردم ایران که مشاور املاک ندارند. من فکر کردم که بحث مشورت و مشاور را بکنم که یک خورده‌اش به شما می‌خورد و باقی‌اش به کل امت می‌خورد. پس بحث امروز ما مشورت در اسلام است. به پرونده‌های تلویزیون مراجعه کردم، سی سال پیش هم من این بحث را گفته‌ام. چون امسال سی و پنجمین سالی است. من سی سال پیش هم گفته‌ام. منتها بحث‌های تلویزیون هر پانزده سالی یک بار باید عوض بشود. به خاطر اینکه نسل عوض می‌شود. تازه اگر نسل هم عوض نشود، همه‌ی مردم نیستند. و یک سری چیزها باید تکرار بشود. بنابراین اگر پیرمردی پای تلویزیون نشسته است، نگوید: سی سال پیش من این را شنیده‌ام. بحث امروز ما مشورت است. موضوع:‌ مشورت!
مشورت برکاتی دارد و برکات مشورت را اول برای شما بگویم.
1- نقش مشورت در کاهش خطا
«مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإ» (نهج البلاغة،صبحی صالح،ص501) شناخت را زیاد می‌کند. آدم وقتی با پنج نفر مشورت می‌کند، مشورت مثل تاریخ است. اگر شما یک قرن تاریخ را خوانده باشی، عمرت یک قرن است. اگر تاریخ چهار قرن را خوانده باشی، عمرتان چهار قرن است. حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرماید: من تاریخ گذشتگان نبودم. اما چون آگاه بر تاریخ هستم، انگار جزء آنان هستم. اگر انسان یک لامپ دارد، به اندازه یک لامپ نور دارد، دو لامپ نورش بیش‌تر است. پنج تا لامپ نورش بیش‌تر است. اگر کسی مشورت نکند، بگوید: هر چه خودم می‌فهمم درست است، این استبداد رأی است. و روایت داریم که اگر کسی با کسی مشورت نکند، یعنی احساس کند که من خودم بلد هستم و خودم می‌فهمم، در خانه‌ها هم هستند،‌ می‌گوید: تو نمی‌خواهد به من بگویی!!! اشکال دارد کسی به شما بگوید که می‌گویی: تو نمی‌خواهد به من بگویی، یعنی چه؟ قرآن نمی‌گوید: «اوَاصُوْا بِالْحَقِّ»، می‌گوید: «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ» (عصر/3) «وَتَوَاصَوْا» یعنی همه به همدیگر نیاز دارند. حالا بعد من خواهم گفت که حتی مشورت با مخالفین، حتی مشورت با بچه، مشورت با همسر، مشورت با افراد مختلف. گاهی افراد یک چیزهایی می‌فهمند. به طور و ساده و راحت هم می‌فهمند.
2- مشورت پیامبر با مردم
برکات مشورت: اول اینکه ضریب خطا کم می‌شود. استعدادها شکوفا می‌شود. پیغمبر عقل کل بود، اما خدا در قرآن به پیغمبر می‌گوید: «وَشَاوِرْهُمْ» (آل‌عمران/159) با این‌ها مشورت کن. پیغمبر تو خودت عقل کل هستی، آخر عقل کل با عقل ناقص مشورت کند. استعدادها شکوفا می‌شود. آدم به مردم شخصیت می‌دهد. در مشورت آدم یا پیروز می‌شود، یا شکست می‌خورد. حالا چون بحث املاک هم هست، می‌گویم. من مشورت می‌کنم که این ملک را بخرم، یا نخرم؟ اگر خریدم یا سود می‌کند، یا قفل می‌شود و معامله می‌ایستد. راکد می‌شود. اگر مشورت کردم و پولدار شدم، حسود ندارم. چون می‌گویید که از ما پرسید و ما به او گفتیم بخر. یعنی پول او به خاطر فکر من است. من به او گفتم بخر.
خدا اموات را حمت کند. پدرم می‌گفت که تعریف هر کسی را پیش آدم کنند، آدم حسودی‌اش می‌شود. جز تعریف پسر را! اگر به پدری گفتند: پسرت بهتر از خودت است، به او برنمی‌خورد. می‌گوید هر چقدر هم رشد کند، این پسر من است. اگر از کسی دیگر پیش آدم تعریف کنند، ممکن است آدم حساس بشود که حالا چرا این می‌گوید که بهتر از من است؟ اما اگر گفت که پسرت از تو بهتر است، دخترت از مادرش بهتر است، آدم حسودی‌اش نمی‌شود. چون می‌گوید: هر چه هم رشد کند از من است. اگر مشورت کردی و به خیری رسیدی، حسود نداری. چون حسودها می‌گویند، این مخ من بود که یادش دادم، من یادش دادم. اگر هم شکست خوردی. مشورت کردیم که این کار را بکنیم، یا نکنیم، شما گفتی انجام بده، انجام دادیم، شکست خوردیم. باز هم در عوض غم‌خوار داریم. می‌گوید: عجب! بنده خدا! من هم به او گفتم این کار را بکن. پس اگر پیروز شدیم، حسود نداریم. اگر شکست خوردیم، غم‌خوار داریم. این‌ها برکات مشورت است. 
ادامه مطلب ...