موانع اخلاص
تاریخ پخش: 03/04/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
یک چند شبی است در این چند جلسه راجع به اخلاص صحبت میکنیم. چون کار را که همه دنیا میجنبند. میدوند، میروند، میآیند، جلسه میگیرند. میخرند، میفروشند و ازدواج میکنند. جنب و جوشها در همه کره زمین هست. کاغذ که کاغذ است. بحث ما بحث اسکناس است به خاطر این نخی که درونش است. اسکناس یک نخی دارد که آن نخ به اسکناس ارزش میدهد. جنب و جوشها هست. این جنب و جوش ما باید قربة الی الله باشد، برای خدا باشد تا این اعتبار داشته باشد. سه جلسه صحبت کردیم، گاهی وقتها هم موانع اخلاص را میگوییم.
1- حبّ و بغض بیجا، عامل دوری از اخلاص
چون آدم گاهی کینه دارد، از کسی بدش میآید. پا روی حق میگذارد و کاری به خدا ندارد. پا روی حق میگذارد به خاطر اینکه بدش آمده است. یا خودبین است به خاطر حفظ خودش، یک چیزهایی برایش اصل است. آن چیزهایی که برایش اصل است، نمیگذارد این برای خدا فکر کند. به چیزی که خودش میخواهد را فکر میکند. مثلاً اصالت العنوان، اصل برایش این است که مثلاً چطور صدایش زدند. به او دکتر گفتند یا نگفتند؟ به او آیت الله گفتند یا نگفتند؟ اسمش را نوشتند یا ننوشتند؟ خیلی اگر کسی به یک چیزی توجه داشته باشد، کجامن مطرح شدم؟ برای من چه گفتند؟ جایگاه من چیست؟ اگر توجه به عنوان داشته باشد، دیگر نمیتواند خدا باشد.
دو جا دعوتش میکنند، یک جای گمنام و یک جای رسمی. این کاری ندارد کجا مفیدتر است. کجا نیاز بیشتر است؟ میگوید: کجا عنوان من مهم است؟ کجا مثلاً مرکز استان باشد. این شهر یا آن شهر؟ چون بچه این شهر است، میگوید: این شهر مرکز استان باشد. حالا واقعاً این شهر جمعیتش بیشتر است. فرودگاهش، قطارش، دانشگاهش، حوزهاش، میگوید: نه، چون من متولد این شهر هستم یک کاری کنید اینجا مرکز استان باشد. اگر کسی دنبال عنوان باشد این توجه به عنوان دیگر نمیگذارد آدم برای خدا فکر کند.
ادامه مطلب ...